سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
Instagram
 
 
نویسنده : محسن اقبالی
تاریخ : شنبه 94/1/1
نظر

 

وقتی می گریم  ، گویی با اشک لمست می کنم  و  معجزه وار  آرام می شوم  ..

وقتی راه می روم سایه ات را حس می کنم و به بودنت می بالم ..

وقتی از دیو و دیوارهای دنیا  می گذرم خوب می دانم که به خواست و قدرت توست ..

وقتی می خوابم با یاد تو و به امید دیدن تو ، چشم بر هم می گذارم ..


وقتی . . . . . . .


راستی ! صدای سکوتت برای من زیباترین ترانه است ..

چون می دانم نشانه ی نبودنت نیست ..

اما اگر روزی با جمله ای سکوتت را بشکنی ..

یقین دارم زیبایی صدایت قابل توصیف نیست ..


روزی که شیفته ات شدم را هرگز فراموش نمی کنم   ..

آن روز بی واژه صدایت کردم ..  و تو  وه که چه زیبـا پاسـخ دادی ....


محبوب منی ، اما افسوس آن نشدم که می خواهی

و چه رنج بزرگی است شرمنده بودن در نزد تو ..


کاش مثل فرشته بی نقص بودم و مثل مادرم بسیار مهربان 

آنگاه شاید مقرب درگاه تو می شدم

با اینکه زمان بی رحمانه می گذرد و من هنوز در این پیله بی بال و پرم 

اما امیدم به یاری توست که  " با تو به تو " برسم ..


 
 
من در 17 مرداد 64 در شهر تفت یزد به دنیا آمده ام. از خانواده مذهبی و سنتی یزد و همواره به عکاسی علاقه زیادی دارم. طراحی گرافیک نیز کار می کنم. دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر نرم افزار می باشم. پیاده روی و کوهنوردی خیلی دوست دارم.