سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
Instagram
 
 
نویسنده : محسن اقبالی
تاریخ : یکشنبه 93/2/28
نظر
داستانک : روزی رُخش ببینم *

گفت : به دنیا برو و دو چیز بیاور : 
اولی آنچه که " من ندارم " دوم آنچه که برای تو " بهترین " است ...
 
با دو علامت سوال فرود آمدم !! همه جا را گشتم ... 

از قصر پادشاهان گرفته تا قعر اقیانوسها و ....
.....بلاخره روزی باز گشتم .
گفت : سفر چطور بود ؟ 
راستی از بازار دنیا چه خریدی ؟! سوغاتی چه آوردی ؟!
عاشقانه تر از همیشه ، با نگاهی خیس تر از باران بهار ، نگاهش کردم 
دوست داشتم روی ماهش را ببوسم
دوست داشتم مرا در آغوش بگیرد و نوازشم کند 
و تا صبح قیامت از سفر سختم برایش بگویم و بر شانه هایش بگریم 
اما ....!
....دستان عطر آگین به گل عشق را جلو بردم !
هر دو مشتم را باز کردم ، پُر از خالی بود 
نگاهم کرد .... لبخند زد و گفت :

فَتبارکَ الٌله اَحسنُ الخالقین
او " نیاز " نداشت که من دست خالی پر از نیازم را برایش آوردم 
و بهترین توشه " تقوا " بود ، که من از زمین هیچ بر نداشتم 
و با دلی عاشق تر از همیشه بازگشتم .

نویسنده : محسن اقبالی
تاریخ : دوشنبه 93/2/22
نظر

 سالروز میلاد مولود کعبه ، مولای متقیان علی (ع) مبارک باد ...

• گاهی نمی دانی " روز پدر " را  به که تبریک بگویی !

به " خالق خوبم " تبریک بگویم که هر چه هست از وجود پر مهر اوست .. به اویی که  هر گاه به پدرم نیاز دارم با دستان دعا در خانه اش را می زنم و سر بر شانه یادش گذاشته و معجزه وار به مهر آرامم می کند ؟!  یا به " مادرم " که بهتر از صد پدر سایه محبتش به لطف حق بر سرمن است ؟!  یا به "عزیزانی " تبریک بگویم که با محبت شان مدام مرا به حیرت واداشته و غافلگیر و شادم می کنند ؟ و یا به " اساتید دانا و دلسوز و عزیز .. "

پس به همه مردان مرز و بوم مان چه کوچک و چه بزرگ و چه زنان بی نظیری چون مادرم که جای خالی پدر را برای فرزندانشان پر کرده اند و به همه و همه خصوصا به پسرانم "  ایلیا و امیر یوسف "  که به امید خدا پدران آینده اند و به یار معنوی ام که بسیار دوست می دارمش و تا ابد مدیون محبت های بی نظیر او هستم ... به همه این روز مبارک را تبریک می گویم و از پروردگار مهربانمان بهترین مواهب و مصلحت ها را برایشان می طلبم ...


نویسنده : محسن اقبالی
تاریخ : سه شنبه 93/2/16
نظر

• پروردگارا . ای امید و یاور من در سختی ها

به آن که به دیگری بد می کند بفهمان :

بدی به دیگری یعنی بدی به خود ..


• دیری است قلب من از کوله بار غمی که دیگری

بر دوش خسته ام نهاده ، شکسته ..

به فریادم برس ، ای بهترین منجی و یاور  ..


• دانا رنج می برد و نادان رنج می دهد :
شاید یک نادان بتواند احساس شادی و لـذت از زندگی را برای مدتی از آدمی بگیرد ولی سـعادت انسان بدست قدرت خـداوند است و متکی بر " عشق و عبودیت " است و من علیرغم داشتن انواع رنج و مصائبی که دیگری برایم بوجود آورده و از دنـیا بیـزارم نموده امـا همواره  احساس " خوشـبختی " می کنم  که در حد توانم برای تقرب و تعالی خود و عزیزانم کوشیده ام و دلخوشم به این که خداوند مهربان با من است . از طرفی خوب می دانم که با خروج صبورانه و موفقیت آمیز  از این آزمون ها و مصائب می توانم انشالله به ارزش وجودی خود بیفزایم . پس مصائب را می توان به چشم فرصتی برای رشد و گرانبهاتر شدن نگریست و دل را آرام کرد ... یدالله فوق ایدیهم
...


 
 
من در 17 مرداد 64 در شهر تفت یزد به دنیا آمده ام. از خانواده مذهبی و سنتی یزد و همواره به عکاسی علاقه زیادی دارم. طراحی گرافیک نیز کار می کنم. دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر نرم افزار می باشم. پیاده روی و کوهنوردی خیلی دوست دارم.